آخرین اخبار

رییس کانون عالی انجمن های صنفی کارگری در گفت و گو با ایونا : در معدن جو حتی یک قناری هم برای تست میزان گاز متان نداشتند! / کارفرما به چشم دشمن به تشکل کارگری نگاه می‌کند/ دولت میخواهد کسری بودجه را از جیب کارگر جبران کند

پایگاه خبری کارگر ایرانی _ ایونا (iwna.ir): تحقق مطالبات کارگری، کلید واژه ای که پله ترقی بسیاری از اصحاب قدرت است، ولی بازهم هرچقدر هم زمان میگذرد این قشر با چالش ها و مشکلات فراوانی در مسیر کار و حتی زندگی عادی خود با آن دست به گریبان هستنند . زینب حقی : تحقق مطالبات کارگری، […]

اشتراک گذاری
06 آذر 1403
14 بازدید
کد مطلب : 2599
پایگاه خبری کارگر ایرانی _ ایونا (iwna.ir):
تحقق مطالبات کارگری، کلید واژه ای که پله ترقی بسیاری از اصحاب قدرت است، ولی بازهم هرچقدر هم زمان میگذرد این قشر با چالش ها و مشکلات فراوانی در مسیر کار و حتی زندگی عادی خود با آن دست به گریبان هستنند .

زینب حقی : تحقق مطالبات کارگری، کلید واژه ای که پله ترقی بسیاری از اصحاب قدرت است، ولی بازهم هرچقدر هم زمان میگذرد این قشر با چالش ها و مشکلات فراوانی در مسیر کار و حتی زندگی عادی خود با آن دست به گریبان هستنند .

از عدم ایمنی فضاهای کار گرفته تا دریافت نکردن حقوق قانونی خود، عدم ثبات شغلی و از همه مهمترمشکلات معیشتی که ترمز تورم، یک زندگی عادی را برای آنها را با دست انداز مواجه کرده است.

برای شنیدن نظرات یک فعال کارگری به سراغ سمیه گلپور رییس کانون عالی انجمن های صنفی کارگری رفتیم تا هم این تشکل کارگری را بیشترمعرفی کنیم و هم تحلیل وی را در مورد برخی مسایل مبتلا به این قشر را بشنویم .

گلپور از عدم ایمنی فضاهای کاری گلایه دارد ، میگوید چرا بیمه کارگران ساختمانی کامل اجرا نمی شود از مسوولین میپرسد چرا سهم درمان کارگران باید به خزانه واریز شود و…..

رییس کانون عالی انجمن های صنفی از وزارت کار گلایه دارد که لیست کانون های صنفی سراسر کشور را به این کانون نمی دهد و می گوید: ثبت انجمن های صنفی در وزارت کار است . من دو سال است که به وزارت کار می‌گویم که آمار را ارایه بدهد تا این کانون ها را عضو انجمن کنیم و به نوعی آن تشکل‌یابی را گسترش دهیم و بتوانیم در سازمان جهانی کار آمار اعضا را ارایه دهیم.

ادامه  گفت و گوی ایونا با گلپوررییس کانون انجمن های صنفی کارگران را بخوانید:

***چرا انجمن های صنفی زیرمجموعه‌ی  کانون انجمن های صنفی کارگران نمی شوند ؟  

انجمن های صنفی به نوعی مجوز را گرفته‌اند  و مطالبه‌گری خود را دارند، ولی آنها شاید کانون انجمن های صنفی را نشناسند، ما هم آنها را نمی‌شناسیم، چون قانون این است که انجمن های صنفی باید در وزارت کار ثبت شوند، نقشی که وزارت کار دارد این است که ما را به هم وصل کند. درخواست من به عنوان کانون عالی انجمن های صنفی از وزارت کاراین است که این لیست را (لیست انجمن های صنفی ثبت شده در وزارت کار) که تا این لحظه ، یا به دلیل ضعف سیستم و یا به هر دلیل دیگری ، به ما ارایه نکردند را به ما بدهند که مثلاً هزار انجمن در طول امسال عضو شده‌اند.

***آیا حق عضویت این انجمن‌ها  به شما هم تعلق میگیرد؟

هر انجمنی از اعضای خودش حق عضویت می‌گیرد. ولی وقتی که عضو کانون عالی می‌شوند آن زمان باید حق عضویت کانون عالی را هم بدهد که ۱۲ درصد حداقل حقوق یک کارگر در طول کل سال است که عددی نیست. ولی با این حال ما از همین تریبون شما استفاده می‌کنیم و می‌گوییم هر انجمن و هر کانونی که تمایل دارد در کانون عالی عضو شود، ما با آغوش باز از آن‌ها استقبال می‌کنیم.

در این فضا آماری که ما داریم این است که قریب به ۲ میلیون کارگر ساختمانی داریم، ۱ میلیون نفر هم رانندگان هستند که آمار همین دو فقره‌ ، چند برابر تشکل‌های عالی دیگر است. من به دنبال اتحاد بین این‌ها هستم .

شما عدد نمایندگان کارگری را در کل کشور ببینید، عدد شوراها که فقط کارخانه‌های بالای ۳۵ نفر هستند را ببینید. شاید همه با هم ۱ میلیون هم نشوند. ولی فقط دو تا صنف ما این مقدار هستند. حالا ما ۷۰ هزار استاد دانشگاه حق التدریس داریم که کانون تشکیل داده‌اند. یک عدد چند ده هزار نفری افرادی هستند که این‌ها عضو کانون سراسری مربیان رانندگی سراسر کشور هستند. یا  مثلاً انجمن کوچینگ ، انجمن صنفی سرآشپزان  هستند که فقط ۱۰ هزار نفر هستند.

***آیا مجموع این انجمن‌های صنفی کارگری، ساختمانی، قالیبافی، رانندگان و همه‌ی این‌ها در استان‌ها جمع شده‌اند و انجمن‌های صنفی کارگری فلان استان شده‌اند؟

بله، این هم هست. یک فاز دیگر هم این است که همه‌ی نانواهای کشور جمع می‌شوند و می‌گویند که ما انجمن سراسری نانوایان یا خبازان کشور هستیم.

***یعنی استان‌ها جداگانه دارند و سراسری هم جداگانه است.

من می‌توانم هم در استان باشم و سراسری هم باشم.

***ارزیابی شما از وضعیت ایمنی معادن چیست و فکر می‌کنید در چه سطحی است که ما متأسفانه شاهد اتفاقات ناگوار متعدد برای کارگران معادن هستیم ؟  

ضعف تامین اجتماعی در حوزه ایمنی کار

یکی از اتفاقات خوبی که در زمان دولت آقای رئیسی در حوزه‌ی ایمنی و بهداشت کار و حفظ ایمنی جان کارگران ایرانی افتاد این بود که ایران بعد از سال‌ها به مقاوله‌نامه‌ی ۱۵۵ سازمان جهانی کار پیوست که بر اساس آن ایران مکلف به حفظ ایمنی و بهداشت کار برای همه‌ی مردم می‌شود.

این نشان‌دهنده‌ی این است که ما علی‌رغم این‌که در قانون کار کشورمان  بر ایمنی و بهداشت کار تأکید داریم، در فضای بین‌المللی هم متعهد به مقاوله نامه ای  شدیم که بر ایمنی و بهداشت محیط کار تأکید دارد .با این حال وضع آخرین آماری که از فوتی‌های ناشی از کار از سازمان پزشکی قانونی داریم بالغ بر ۱۲۰۰ نفر در سال است و متأسفانه این عدد نشان میدهد که ما در حوزه‌ی ایمنی و بهداشت تا استاندارد واقعی چقدر فاصله داریم.

بخش زیادی از این افراد هم کسانی هستند که در حوزه‌ی کارگران ساختمانی هستند، یعنی سقوط از ارتفاع دارند. رسیدن و دستیابی به استاندارد برای داربست کار خارق‌العاده‌ای نیست. در دنیا خیلی از کشورهای اروپایی، آمریکایی، آسیایی و شرق آسیا آمار حوادث ناشی از سقوط ارتفاع خود را تقریباً به صفر رساندند. چرا؟ چون یک استانداردی را برای این کار تهیه دیده‌اند و تکنولوژی خیلی پیچیده و ویژه‌ای هم ندارد.

شاید اگر با شرکت های دانش‌بنیان‌های خود و دانشجویان، اساتید این حوزه صحبت شود در کمترین زمان چنین استانداردی حاصل شود. برای مثال داربست ساختمان علاءالدین که زیر پل حافظ را هست را ببینید، گاهی جزء معجزات است که چطور خود داربست نمی‌افتد، حالا آن افرادی که روی آن سوار می‌شوند بماند! یعنی در این حد ناامنی را در این حوزه می‌بینیم.این شرایط است که بیش از نیمی از این کشته‌شدگان حوادث کارگری، کارگرساختمانی هستند.

از سوی دیگر نمی‌بینیم که رسانه‌ی ملی به نوعی در حوزه‌ی ایمنی و بهداشت کار آموزش‌هایی را به مردم و خانواده‌های ما بدهد. در بهترین حالت می‌بینیم که در حوزه‌ی ایمنی مثلاً راکبان موتور در عکس کلاه ایمنی را گذاشته‌اند.

یا مثلا ؛ ما بالغ بر ۱ میلیون نفر فقط در انجمن صنفی رانندگان کارگر ثبت شده داریم، یعنی دارای کارت مهارت هستند و کار میکنند؛ این‌ها واقعاً کجا آموزش می‌بینند؟

باید بگوییم ؛ رسالت مؤسسه‌ی کار و تأمین اجتماعی، رسالت مرکز تحقیقات و تعلیمات وزارت کار و اصولاً رسالت وزارت کار در حوزه‌ی اجرای قوانینی که دال بر رعایت حفظ جان کارگران است؛اگر نگوییم بی‌رنگ است، کاملاً کم‌رنگ است.

در مورد معادن نیز باید بگویم ؛ ما در حوزه‌ی معادن زغال‌سنگ که به نوعی جزء زیرساخت‌های صنایعی مثل صنعت ذوب و فولاد است همین مشکل ایمنی کار را داریم.

به تعبیر خود آقای وزیر محترم تعاون، کار و رفاه اجتماعی، اگر ما بخواهیم همان زغال را از بیرون برای صنعت اصلی مثل صنعت فولاد وارد کنیم، شاید به مراتب صدها و هزاران برابر بیشتر ازاین هزینه دارد که  بخواهیم یک معدنی را تجهیز کنیم .آن هم در حالی که تقریباً معادن زغال‌سنگ ما هنوز بکر است، یعنی با این همه استخراجی که شده هنوز به نوعی معدن هایی هستند جا دارد که روی آن سرمایه‌گذاری صورت گیرد.

در چنین شرایطی ؛ اولین مصوبه‌ی هیئت دولت جناب آقای پزشکیان لغو صلاحیت ایمنی و بهداشت از مناقصات دولتی می‌شود. این به این معنا است که هر پیمانکاری که صلاحیت ایمنی و بهداشت ندارد هم می‌تواند در مناقصات شرکت کند، این در حالی است که اتفاقات اخیر معادن در زمانی بود که هنوز این مصوبه لغو نشده بود.

چه رانتی است که میخواهیم پیمانکاران بدون صلاحیت ایمنی را وارد مناقصه کنیم

این به این معنا است که از این به بعد  با پیمانکارهایی روبه‌رو خواهیم شد که صلاحیت ایمنی ورود به کار را نخواهند داشت. به اعتقاد من باید پرسید که چه رانتی هست که ما می‌خواهیم همه و حتی کسانی که بدون صلاحیت هستند در مناقصه شرکت کنند؟ چرا شما در مناقصه فقط آدم‌هایی که صاحب صلاحیت ایمنی هستند را نمی‌آورید؟ چرا آن‌ها را با کسانی که صاحب صلاحیت هستند دور یک میز می‌نشانید و این‌ها می‌توانند در مناقصه شرکت کنند. این کار هم ظلم به کسانی است که صلاحیت دارند و هم ظلم به کسانی هست که کارگر هستند و باید با پیمانکاری که صلاحیت ندارد و یا در ابتدا نداشته و می‌گویند که بعداً خواهد گرفت، کار کنند. این حرکت ناعادلانه‌ای است که ما خواستار لغو این مصوبه‌ی هیئت دولت هستیم.ما معتقدیم در چنین فضایی اگر کسی در مناقصات برنده شود، از نظر ما مطرود است، چون این‌ها صلاحیت ایمنی و بهداشت نداشتند.

در موضوع معدن زغال‌سنگ ما اگر بخواهیم تمام معادن زغال‌سنگ کشورمان را با معادن زغال‌سنگ کشوری مثل چین نسبت بزنیم، مثل فیل و فنجان است، یعنی این‌قدر آمار معادن زغال‌سنگ در آنجا بالا است و ما نسبت به بعضی از کشورها تقریباً اگر نگوییم که خیلی پایین هستیم، واقعاً عددی پایینی داریم. ولی وقتی شما نسبت می‌زنید ببینید ‌که معادن زغال‌سنگ آن‌ها چقدر کشته دارند و ما چه تعداد داریم. شما در ۱۰ سال اخیر این آمار را مقایسه کنید، متوجه می‌شوید که آمار آن‌ها آن‌قدر رو به کاهش و حتی رو به صفر شدن است که حتی از خودتان سؤال می‌کنید که چرا ما نباید در آن فضا ورود کنیم؟ در کشور چین می‌بینید که افراد باید سنسورهایی داشته باشند تا تنفس‌شان دچار مشکل نشود. هنوز هم ما در بعضی از معادن می‌شنویم که بعضاً بعضی از دوستان – امیدوارم که مزاح باشد – یک پرنده‌ای در قفس ببرند که اگر نفس این پرنده تمام شد و دیگر نفس نکشید،یعنی اینجا دیگر گاز متان دارد.

در معدن جو حتی یک قناری هم برای تست میزان گاز متان نداشتند!

من این را به این جهت می‌گویم که ما این را هم در معدن زغال‌سنگ معدن‌جو نداشتیم که یک قناری یا چیزی ببرند و اگر او نفس نکشید.. . یعنی ما در این حد هم نداشتیم که کارگران به نوعی جان خودشان را از دست دادند؟

من به یاد دارم که آقایان می‌گفتند که مبلغ این سنسورها خیلی هم رقم بالایی نبوده است، مثلاً حتی چند هزار تومان بوده است. متاسفانه حتی به نوعی ماسک‌های این‌ها مشکل داشته است، کفشی که این‌ها به پا داشتند؛ کفش باغبانی بوده، ما این‌ها را از روی اجساد دیدیم که به زعم بنده‌ی حقیر شهیدان کارگری هستند که برای رزق خانواده‌شان رفته بودند و جان خودشان را از دست دادند.

کارگر باید خسارت کپسول خود نجات، را بدهد!

کپسول خودنجات شاید ۲-۳ ساعت شما را نجات دهد. یعنی کپسول خودنجات این‌طور نیست که بخواهد این آدم را کاملاً حفظ کند ولی در همان حد هم وقتی با کارگران صحبت می‌کردیم می‌گفتند به ما گفته‌اند که اگر تو این را با خودت ببری و از پلمب خارج کنی و ممکن است مشکلی نباشد و تشخیص تو اشتباه بوده، شما باید ۴-۵ میلیون و هر مقداری که مبلغ این است را به ما بدهی!

لذا برای من کارگری که با ماهی ۱۰ میلیون تومان کار می‌کنم، این کار ریسک است که بخواهم کپسول را با خودم ببرم که تازه می‌خواهد من را ۳-۴ ساعت زنده نگه دارد. هنوز دوستان در آنجا شمع به کار می‌برند، شمع‌های آن‌ها چوبی است. شما ببینید مسلّم است که اینجا بازی با جان برای کسب رزق حلال است.

 تصمیم بگیرید که وارد خزانه شود. بعد رئیس سازمان تأمین اجتماعی بخواهد به دنبال  پول بدود .

وقتی می‌گوییم هزینه‌ی ۹ درصد از این ۲۷ درصد هزینه‌ی درمان است، یعنی ۹ درصدی که صرف پزشک ، تجهیزات پزشکی، ساختمان‌های بیمارستان‌ها، درمانگاه‌ها، کلینیک‌ها و پلی‌کلینیک‌های سازمان می‌شود، صرف بهیار و کمک ‌بهیار ، آب، برق، گاز، تلفن و همه‌ی این‌ها هم می‌شود که ۹ درصد است. چرا صدای نماینده‌ها درنمی‌آید؟ کدام کارگر داد بزند ؟ اصلاً می‌داند که دارد چه اتفاقی می‌افتد؟ در خود سازمان تأمین اجتماعی باید بگویند که این حساب درمان ما ، بیمه‌ی بیکاری و بازنشستگی ما است و هر چیزی مشخص باشد. این‌ها نشان دهنده‌ی عدم نظارت است.

همه‌ی حرف ما این است که قوانین خوبی داریم، جمهوری اسلامی بر مبنای توجه به پابرهنگان و مستضعفان شکل گرفت. این شعار حضرت امام بود. عدم نظارت بر حسن اجرای قانون در طول سالها ایجاد مشکل میکند.  چرا صدای تشکل‌های کارگری در طول این سال‌ها به جایی نرسیده است؟ چرا احزاب کارگری در این حوزه‌ها ورود نمی‌کنند؟ ما که نمی‌خواهیم بر کمر کارگر بایستیم که به پست و مقام و جایگاه برسیم.

**شاید بعضی می‌خواهند برسند؟

یک بار شما از یک پادشاهی چیزی را میگیرید، چیزی از او کم نمی‌شود، ولی یک بار شما دارید از قرص نانی که به زور درآورده می‌گیرید و می‌گویید که این را هم بده که من بخورم، این خیلی ناجوانمردانه است. الان قصه‌ی ما این است. ما روی این حساب می‌گذاریم که شاید نمایندگان محترم مجلس در دوره‌ی کنونی اطلاعی ندارند. ما داریم اطلاع می‌دهیم و حجت را تمام می‌کنیم.

 

این مطلب بدون برچسب می باشد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *