آخرین اخبار

کارگران، موتور محرک تولید و اقتصاد پویا

  کارگران، موتور محرک تولید و اقتصاد پویا دکتررضا کلانتریان عضو هیأت مدیره کانون عالی کارگران ایران جمله «کارگران رکن اصلی کار و تولید» حقیقتی انکارناپذیر است. اما برای عینیت بخشیدن به آن، نیازمند نگاهی جامع‌تر به نقش نیروی کار هستیم. نیروی کار، تنها اجراکننده نیست، بلکه خالق ارزش افزوده، نوآور و محرک رشد است. […]

اشتراک گذاری
07 شهریور 1403
29 بازدید
کد مطلب : 2150

 

کارگران، موتور محرک تولید و اقتصاد پویا

دکتررضا کلانتریان

عضو هیأت مدیره کانون عالی کارگران ایران

جمله «کارگران رکن اصلی کار و تولید» حقیقتی انکارناپذیر است. اما برای عینیت بخشیدن به آن، نیازمند نگاهی جامع‌تر به نقش نیروی کار هستیم. نیروی کار، تنها اجراکننده نیست، بلکه خالق ارزش افزوده، نوآور و محرک رشد است. برای اینکه نیروی کار بتواند به بهترین شکل در چرخه تولید مشارکت کند، باید به چند نکته اساسی توجه کنیم که اولین بخش آن «برنامه‌ریزی راهبردی» است به طوری که تدوین برنامه‌های بلندمدت برای توسعه نیروی انسانی با توجه به نیازهای بازار کار و فناوری‌های نوین باید در اولویت قرار گیرد. «آموزش‌های مهارتی» سرمایه‌گذاری در آموزش‌های فنی و حرفه‌ای و دانشگاهی مؤثر، متناسب با نیاز واقعی صنایع و خدمات هم از دیگر اقداماتی است که می‌تواند در تولید و اقتصاد مؤثر عمل کند.

بخش سوم «بهبود محیط کار» است. ایجاد محیط‌های کاری ایمن، سالم و انگیزشی برای افزایش بهره‌وری و رضایت کارکنان می‌تواند در امور تولید سبب بازدهی و رضایتمندی شغلی شود. «نظام پرداخت عادلانه» بخش چهارم در کار و تولید به شمار می‌رود به طوری که با طراحی نظام پرداخت مبتنی بر عملکرد و بهره‌وری، همراه با مزایای جانبی مناسب می‌توانیم نیروی کار را در چرخه تولید حفظ کنیم. اما بخش مهم دیگر «حمایت از تشکل‌های کارگری» است به این صورت که با تقویت نقش تشکل‌های کارگری در دفاع از حقوق کارگران و بهبود روابط کارگری_کارفرمایی می‌توان انسجام بهتری میان نیروی کار و کارفرما ایجاد کرد.

ششمین بخش از مشارکت در چرخه تولید، توسعه زیرساخت‌ها است. ایجاد زیرساخت‌های مناسب برای آموزش، اشتغال و رفاه کارگران می‌تواند نیروی کار ماهر و در نتیجه بازدهی بهتر و باکیفیت‌تر را به همراه داشته باشد. این شش رکن زمانی عملیاتی می‌شود که تعامل همه جانبه بین دولت، کارفرمایان و کارگران وجود داشته باشد. دولت باید با تدوین سیاست‌های حمایتی، ایجاد زیرساخت‌ها و نظارت بر اجرای قوانین، نقش خود را به خوبی ایفا کند. کارفرمایان نیز باید با سرمایه‌گذاری در آموزش، ایجاد محیط کار مناسب و پرداخت عادلانه، به ارتقای بهره‌وری و رضایت کارکنان کمک کنند. کارگران نیز با افزایش دانش و مهارت‌های خود، مشارکت فعال در تصمیم‌گیری‌ها و رعایت اخلاق حرفه‌ای، می‌توانند به بهبود عملکرد سازمان‌ها کمک کنند.

در میان همه بخش‌هایی که به کارو تولید مرتبط می‌شود نباید از «آموزش و فرهنگ‌سازی» برای جامعه کار و تولید غافل شد چرا که این آموزش و فرهنگ‌سازی دو عامل کلیدی در ارتقای سطح مهارت‌ها و دانش نیروی کار محسوب می‌شود. باید فرهنگ ارزش‌آفرینی و نوآوری در سازمان‌ها نهادینه شود و آموزش‌های مهارتی به صورت مستمر و متناسب با نیازهای بازار کار ارائه شود. این امور زمانی محقق خواهد شد که شفافیت در تصمیم‌گیری‌ها، عدالت در توزیع درآمد و فرصت‌های برابر برای همه وجود داشته باشد چرا که از جمله عواملی هستند که به افزایش انگیزه و مشارکت نیروی کار کمک می‌کنند. مبارزه با فساد و رانت‌خواری نیز از دیگر اقدامات ضروری برای بهبود محیط کسب‌وکار به شمار می‌رود.

با توجه به پیشرفت در عرصه فناوری نباید از نقش فناوری، بررسی تأثیر فناوری‌های نوین بر بازار کار و ضرورت آموزش نیروی کار برای تطبیق با این تغییرات غافل شد. شاید یکی از معضلاتی که این روزها در عرصه کار و تولید با آن روبه روهستیم مهاجرت نیروی کار است. بررسی چالش‌های مربوط به مهاجرت نیروی کار ماهر و متخصص و ارائه راهکارهای واقعی برای حفظ این نیروها در کشور از جمله اقداماتی است که باید جدی گرفته شود و برای آن برنامه‌ریزی صورت گیرد و برای اخذ تصمیم‌های به روز با نگرش جامعه جوان امروزی باید افراد جوان؛ باهوش، با انگیزه، مستقل و تحصیلکرده در سیستم‌های مدیریت در کنار مدیران توانا و مجرب به کارگیری شوند. واضح است اینچنین رویکردی برای نخبگان کشور نوید بخش بوده و مشارکت بیشتر آنها در سازندگی و پویایی کشور را در پی خواهد داشت. برای ایجاد شرایط حضور نخبگان جوان باید پاکسازی در سیستم‌های مدیریتی ایجاد شود و مدیری را که علم و مهارت مدیریت ندارد از چرخه خارج کنند چراکه باعث اتلاف منابع، بدنامی سیستم و از همه مهم‌تر ناامیدی جامعه می‌شود. ما به تحول نیاز داریم و این رویکرد به افراد لایق و کارآمد نیاز دارد.

آنچه در این سیستم مهم تلقی می‌شود پرهیز از سیاست زدگی در انتصابات و مدیریت است. با تمرکز بر شایستگی افراد همچنین تقویت سیستم‌های ارزیابی و نظارتی مستقل باید از سیاست‌ زدگی در حد امکان پرهیز شود. اما در میان همه تصمیم‌های بزرگ برای جامعه کار و تولید نباید از تجارب کشورهای توسعه یافته در امر کار و کارگری غافل شویم چرا که تعامل با کشورهای توسعه یافته و استفاده از تجارب آنها میانبر خوبی است که می‌تواند با درنظرگرفتن منافع ملی کشور در سرعت بخشیدن به بهبود مؤثر باشد.

برای اینکه نیروی کار بتواند نقش خود را به خوبی در تولید و اقتصاد کشور ایفا کند، نیازمند یک رویکرد جامع و همه جانبه هستیم. با توجه به پیچیدگی‌های ناشی از وجود عوامل متعدد و تنوع مشاغل، دستیابی به این هدف نیازمند تلاش مشترک همه ذینفعان است و اما از همه مهم‌تر برداشتن قدم‌های محکم و صادقانه توسط دولت است و به این منظور لازم است اهداف، برنامه‌های عملیاتی و سیستم‌های پایش با شفافیت در اختیار و در دسترس متولیان، ناظران و حتی منتقدان قرار گیرد.

این مطلب بدون برچسب می باشد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *